واژه های بدوی و پیش-تاریخی اغلب به مراحل آغازین خلاقیت هنری انسان اطلاق می شوند. هر دو صفت ممکن است گمراه کننده باشند، زیرا واژه بدوی به خامدستی و نا آگاهی اشاره دارد، حال آن که بسیاری از کهن ترین آثار هنری که می شناسیم، نظیر پیکره های عاجی، نقاشی های غاری و…، از ظرافت و شبیه سازی در خور توجهی برخوردارند و واژه پیش- تاریخی بر ناآگاهی از گذشته و عدم علاقه به ثبت آن دلالت دارد، اما بر اساس اطلاعاتی که از جوامع آفریقایی در دست داریم، می دانیم که آن ها تاریخ را در قالب روایت های شفاهی به دقت حفظ می کردند.
و همچنین نمی دانیم که چه هنگام و چگونه انسان به ساختن اشیایی دست یازید که بیش از آن که مفید و کارآمد باشند، زیبا و جالب توجه بودند و خشنودش می ساختند؛ شاید هیچگاه واقعیت بر ما روشن نشود. اما شواهدی بسیار که در صد سال اخیر کشف شده اند، حاکی از خلاقیت هنری انسان در مراحل بسیار آغازین است.
گروه های مادون انسان نظیر نئاندرتال ها هیچ اثر هنری نیافریدند و نخستین هنرمندان، نیاکان اروپای امروزی، یعنی انسان های کرومانیون بودند. که البته در تحقیقات اخیر با چیزی متفاوت از این نظریه روبرو شده ایم، دریافتیم که در احتمالی دیگر نئاندرتال ها هنرمندانی قابل بوده اند.
در ادامه هنر غارنشینان به هنر پیکره تراشی این دوران که ونوس ویلندورف از نمونه شاخص و مطرح آن زمان است اشاره میکنیم.
ونوس ویلندورف، تندیسک زنی که به طنز، ونوس نامیده شد در حومه اتریش بین سال های 30،000 و 25،000 قبل از میلاد کشف شد، که یکی از قدیمی ترین پیکر های شناخته شده است که در نگاه نخست شاید مضحک به نظر بیاید، اما اثر هنری تراز اولی است. نبود خط های قلم گیری در صورت و استفاده از چند حجم کروی ساده و دست های کوچک و ناقصی که بر پستان های عظیم تندیس قرار دارد و شکم و اندام تناسلی بزرگ، حاکی از آن است که با یک نماد باروری روبرو هستیم تا یک تندیس طبیعیت پردازانه، به طور کلی از موقع کشف این تندیس که بیش از صد سال می گذرد، شاهد طیف گسترده ای از نظریه ها بوده ایم. با مفاهیمی چون باروری، مادر، مادر اولیه همراه می باشد. با وجود این که مدت ها به عنوان نماد باروری در نظر گرفته می شد، علم امروزه تفسیر های متفاوتی دارد. عنوان مادربزرگ پیر خردمند یکی از این تفاسیر است و این تفسیر که نماد باروری است تقریبا در بعضی از کشورها منسوخ شده است.
امروزه سعی میکنند برای دور ماندن از واژه ها ی جنسیتی از واژه خنثی ( خانمی از ویلندورف) به جای ونوس استفاده کنند.
یکی از همین نظریات به موقعیت اجتماعی بالای زنان در آن دوران اشاره دارد به این دلیل که 130 نوع از این ونوس از روسیه تا فرانسه، در اندازه ها و اشکال مختلف پیدا شده است.
و اشاره به مادربزرگ خردمند به این دلیل است که آن ها، ارزش های گروه شناخته می شدند، و دانش خود در مورد گیاهان دارویی، زایمان و غذا را به نسل بعدی منتقل می کردند. و مادربزرگ ها از کودکان مراقبت می کردند تا زنان به همراه مردان به شکار بروند و تقریبا این تئوری که زنان فقط در غار می ماندن منسوخ شده است .
کوهن میگوید: آنها نقش مهمی در تاریخ بشر بازی کردهاند – نه تنها در سطح بیولوژیکی، بلکه در سطح فرهنگی، و به همین دلیل چرا نباید به افتخارشان فیگورهایی نمادین برای احترام و قدردانی مانند( ونوس ویلندورف)، ساخته شود؟
گردآورنده و نویسنده: مونا جولا
منابع:
سی و دو هزار سال تاریخ هنر، هارت، فردریک، نشر پیکان
کتاب دایره المعارف هنر اثر رویین پاکباز انتشارات فرهنگ معاصر
https://science.orf.at/stories/3212596