هنر غارنشینان

به گفته ویلدورانت نمی توانیم دقیق بگوییم، هنری که انسان برای اولین بار به آن دست یافت نقاشی بود، شاید به دلیل موقعیت مکانی و دور ماندن از باد و باران در غار ها بوده است، که این چنین نقاشی ها را برای ما سالم به جا گذاشته. به هین دلیل نمی توانیم بگوییم که انسان از وقتی غارنشین شده به هنر پرداخته باشد، ممکن است مثل مردمان ژاپن هر جا که دستشان می رسیده نقش برجسته می ساختند و یا پیش از یونانیان مجسمه می تراشیدند و شاید بر روی وسایل و یا حتی پوست بدنشان نقاشی می کشیدند و هنرهایی خلق می کردند که از انچه که به ما رسیده است بسیار عالی تر باشد. می توان گفت اولین استاد انسان حیوان وطبیعت بوده، و اولین هنر آنها بافندگی، پیشینیان ما بافندگی را از روی تارعنکبوت و لانه پرندگان و درهم تنیدگی شاخ و برگ درختان آموختند.

انسان پس از کشف غار ها توانست از خود در برابر عوامل طبیعی محافظت کند و با ساخت اولین ابزار ها از سنگ، حیوانات را شکار و برای خود تغذیه ای فراهم کند، اولین ابزار ها بسیار ساده بود، از سنگی که یک طرف آن تیز و طرف دیگر آن گرد، و راحت در مشت قرار میگرفت،استفاده می شد.

در سال 1880 غار هایی در اسپانیا کشف شدکه قدمت نقاشی های آن بین پانزده تا بیست هزار سال تخمین زده شد، که البته با کشفیات جدید در سالهای بعد به چهل تا پنجاه هزار سال و حتی بیشتر رسیدند.

باستان شناسان در ابتدا نمیتوانستند باور کنند که چنین تصاویر زنده و طبیعی از حیوانات ساخته دست انسان هایی در عصر یخبندان باشد. اما وقتی آلات و ادوات ابتدایی ساخته شده از سنگ و استخوان در آن نواحی یافت شد، این یقین بیش از پیش به وجود آمد و بیشتر نقاشی هایی که کشف شد، نماینده جانورانی چون گوزن، گاو، ماموت، اسب، خوک و خرس، و.. بود.

 

شاید این حیوانات برای مردم آن روزگار خوراک هایی عالی به شمار می رفته، بنابراین آن ها را به خوبی میشناخته اند و به همین جهت به آنها توجه فراوان داشته اند.به عقیده برخی از نویسندگان، این تصاویر عنوان سحر و جادو داشته؛ و با کشیدن آنها قصدشان این بوده که حیوانات را تسخیر کنند، اما اگر سحر و جادو می بود، باید به چند خط رمزی و ساده بسنده می کردیم، در صورتی که این تصاویر به اندازه ای ظریف است و با چنان مهارتی نقش شده که انسان، با دیدن آنها متاثر می شود که چرا، در این مدت طولانی عمر بشیریت، هنر آن اندازه که شایسته بوده پیشرفت نکرده است. انسان غارنشین آگاهی خوبی نسبت به فرم داشته است و به خوبی از فرو رفتگی ها و برآمدگی های دیواره غار برای بهتر نشان دادن فرم بدن حیوانات استفاده میکرده است.

برخی دیگر بر این باورند که این نقاشی ها کارکردی صرفا تزیینی داشته اند، اما بیشتر این نقاشی ها در قسمت های عمیق غار و به دور از دسترسی راحت انسان، کشیده شده است، پس نمی تواند صرفا کارکردی تزئینی داشته باشد و شاید بتوان گفت انسان، قبل از اینکه حیوان را شکار کند در ابتدا آن را در ذهن خود شکار میکرده و یا با کشیدن آن می توانسته اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد و یا از آن نقاشی به عنوان یک سیبل نشانه گیری استفاده می کرده تا نشانه گیری خود را بهتر کند. البته که هنوز هم دانشمندان در پی کشف معانی دقیق تر در تلاشند.

 

این مطلب ادامه دارد…

 

 

گردآورده و نویسنده: مونا جولا

 

برگرفته از منابع ذیل:

سی و دو هزار سال تاریخ هنر، هارت، فردریک، نشر پیکان

تاریخ تمدن، جدل اول، مشرق زمین گاهواره تمدن، دورانت، ویلیلام جیمز، ت احمد آرام، عسکری پاشایی، امیرحسین آریان پور، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ سیزدهم، تهران 1387

تاریخ هنر، گامبریج، ارنست

تاریخ اجتماعی هنر، هاوزر، آرنولد، ت ابراهیم یونسی، انتشارات خوارزمی

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *